معنی جبری مذهبان
حل جدول
فرهنگ عمید
اجباری،
مربوط به علم جبر: معادلات جبری،
[مقابلِ قَدَری] (فلسفه) [قدیمی] کسی که معتقد به نظریۀ جبر باشد: سُنّی از تسبیح جبری بیخبر / جبری از تسبیح سُنّی بیاثر (مولوی: ۳۹۲)،
فارسی به عربی
مترادف و متضاد زبان فارسی
اجباری، قسری، قهری،
(متضاد) اختیاری
لغت نامه دهخدا
علی جبری. [ع َ ی ِ ج َ] (اِخ) ابن مصطفی بن پیرمحمد کوتاهیه وی رومی حنفی، ملقّب به جبری و مشهور به بلبل زاده. رجوع به علی بلبل زاده شود.
علی جبری. [ع َ ی ِ ج َ] (اِخ) متوفی پس از سال 1074هَ. ق. او راست: المنهاج المحمدی فی الطریق الاحمدی. (از معجم المؤلفین بنقل از الکشاف اسعد طلس ص 123).
انگلیسی به فارسی
معادل ابجد
1013